Talabe

لبخندها و گریه های یک طلبه Talabe

|تماس
خانه ی ما بوی انقلاب گرفت
ارسال شده در 27 بهمن 1393 توسط لبخندها وگریه های یک طلبه در خاطرات من

 

http://8pic.ir/images/30arypwn2z5xwz0qqo2g.jpg


درخوزستان چندروزی بادشدیدی ازگردوخاک بود.


بله 22بهمن هم بودولی مردم زیادی برای راهپیمایی


آمده بودن.مردم آفرین!


گردوخاک وارداتاقامون هم شده بود…


میزتلوزیونمون هم پرخاک شده بودماهم ازفرصت


استفاده کردیم ویک کمپین تشکیل دادیم


نوشتیم i love mohmmad  و…ما عاشق محمدیم و…


محمدی هستیم و…من انقلابی ام و..


خواهرم هم که لپ تاپم رو دید خاکیه به مناسبت


22بهمن پرچم ایران کشید که بالا می بینید.


وآن روز خونه ی ما رنگ وبوی انقلاب گرفت…


2 نظر »
حنانه دخترخواهرم
ارسال شده در 25 بهمن 1393 توسط لبخندها وگریه های یک طلبه در خاطرات من

 

http://8pic.ir/images/utsq25t1n3yrhd03sjxw.png


http://8pic.ir/images/uk7he2nqxd8swquc0pr3.jpg


پدرم میگه دوست دارم حنانه رو تا موقع تموم شدن درسش ببینم

مامانم میگه:یعنی بیست سال دیگه!!…کی زنده ست…

واقعا چه قدرسخته انسان بخواد فکر کنه آیا نوه ش رو می بینه تا اون موقع یا نه!


1 نظر »
من هم فردا ان شاءالله هستم..
ارسال شده در 21 بهمن 1393 توسط لبخندها وگریه های یک طلبه در خاطرات من

http://uupload.ir/files/twcq_%D9%BE%D8%B1%DA%86%D9%85.png

نظر دهید »
طلبه های جنوب
ارسال شده در 18 بهمن 1393 توسط لبخندها وگریه های یک طلبه در خاطرات من

 

http://8pic.ir/images/ygfs5agguhbdfkypwffw.png

http://8pic.ir/images/yhp6kxmvqz3cqggjgm5k.png

ما جنوبی ها اصلا به هوای سرد عادت نداریم


اون روز توقم هم هوا،سردبرفی بود


وای اون روز پاهامون یخ زده بود ازسرما


بچه ها آماده شیدمیخوایم بریم حرم


هرچی لباس داشتیم پوشیدیم


چندتا شال هم دورخودمون


وچندتا جوراب رو همدیگه


اما بازهم کافی نبود


بچه ها کی جوراب اضافه داره قرض بده


رفتیم بازار براش میخرم


بچه ها شال کدومتون داره!


همه از همدیگه لباس قرض می گرفتیم


وای کنارماشین برف جمع شده بودنزدیک بود بیفتم


مواظب باش مرضیه!


ماشین حرکت کرد همین که رسیدیم حرم


همه مسیرمونو عوض کردیم سمت بازار


کجا بچه ها حرم این سمته!


خانم میخوایم بریم لباس گرم بخریم


هرچه پول داشتیم خرج کردیم واسه لباس


اما بازهم نمیتونستیم تو بازار دوام بیاریم


وای بچه ها من دیگه نمی تونم بایستم دارم یخ می زنم


بچه نگا قمی ها چقد راحت خرید می کنند!


یعنی واقعا سردشون نیست؟!!!


اونا عادت دارن  به هوای سرد!


بچه ها مرضیه حالش بدشده


بریم حرم..


وای اینجا چه قدر گرمه!


گرم که شدیم


زیارت کردیم ودعا خوندیم


دوباره رفتیم بیرون


ده دقیقه نشددوباره برگشتیم حرم


شما باید اون لحظه بودید می دید چقدرسرده!!


رفتیم خوابگاه ..فرداش که شد

 

یکی ازبچه ها گفت:بچه ها داره برف میاد..برف! ..برف!

 

من ودوستام هم که اولین بار بود برف می دیدیم

گفتیم:جدی میگی! همه درد پای دیروز رو فراموش کردیم

واومدیم بیرون خوابگاه


کلی برف بازی کردیم


آدم برفی درست کردیم وکلی عکس گرفتیم


با برفانوشتيم اللهم عجل لوليك الفرج

بچه ها حالاهمه تو دستاتون برف بگیرید میخوام عکس بگیرم

آماده؟

یک ..دو ..سه

بچه ها! بچه ها! توجه کردین فقط ما بیرونیم

همه خندیدیم

تو اون روزبرفی یک قمی هم بیرون نبود.


میخواستیم سوغات برای خانواده برف ببریم ولی خب آب می شد!


5 نظر »
اسفند مادرم
ارسال شده در 17 بهمن 1393 توسط لبخندها وگریه های یک طلبه در خاطرات من

http://8pic.ir/images/pfcn0vm3hyp2nf1nk2rk.png

کوچه آزین بندی شده..
مادرم اسفند دود می کند

صدای الله اکبرطنین اندازمی شود

الله اکبر..الله اکبر

مرا به یاد الله اکبر بلال می اندازد

آری امام آمد..

روح الله آمد

امام مهربانی ها آمد

خوش آمدی روح خدا!

خوش آمدی!

.

واماحالاتو رفتی

ومن آمدم…..!

http://8pic.ir/images/qp68t5exo43zfk4wknlp.pnghttp://8pic.ir/images/rh135k1d28aqroa3719y.png

2 نظر »
دلم گرفته
ارسال شده در 16 بهمن 1393 توسط لبخندها وگریه های یک طلبه در خاطرات من

 

http://upcity.ir/images2/09856114879318981439.png

بیا که شب ز فراق تو بی سحر مانده

بیا که داغ فراق تو بر جگر مانده

دلم برای امام زمانم(عج)تنگ شده..

اللهم عجل لولیک الفرج

 

3 نظر »
زندگی با آنتی ویروس
ارسال شده در 16 بهمن 1393 توسط لبخندها وگریه های یک طلبه در خاطرات من

 

الان ازدواجا اینترنتی شده

آره بهتره، دوری ودوستی

نه بابا بعد از آشنایی عروس وداماد همدیگرو میبینن

من که ازدواج اینترنتی رو قبول ندارم

اگه اینترنت ویروس گرفت چی؟!

اون وقت زندگیشون زودازهم می پاشه

زندگی را با آنتی ویروس تجربه کنید…

.

.

دیالوگایی بود که از آی فیلم پخش شده بود..

سریال طنزبود.یک لحظه به گوشم خوردوسریع نوشتم…


2 نظر »
امامم من همان کودک دبستانی ام!
ارسال شده در 15 بهمن 1393 توسط لبخندها وگریه های یک طلبه در خاطرات من

http://8pic.ir/images/ia88eqvdqblp8fifqc12.png

1 نظر »
امام آمد
ارسال شده در 12 بهمن 1393 توسط لبخندها وگریه های یک طلبه در خاطرات من

 

 

http://8pic.ir/images/0jdhf6sp5jhdagg1oxyc.pnghttp://8pic.ir/images/363rdcq9vb6iqx6hsdj2.pnghttp://8pic.ir/images/737y2gs32wwzeg4tsitm.pnghttp://8pic.ir/images/06edhuxytsj49077s0tp.png

3 نظر »
طلبه های خلاق
ارسال شده در 11 بهمن 1393 توسط لبخندها وگریه های یک طلبه در خاطرات من

 

انا اشهد یا الهی بحقیقه ایمانی

 

 

وعقد عزمات یقینی

 

 

وخالص صریح توحیدی..

 

 

مرضیه جان کجا بشینیم!

 

 

بریم اون سمت..اون آخر..

 

 

مرضیه جان،شلمچه شلمچه ست..فرقی نمیکنه!

 

 

آخه دوست دارم جای پارسالی بشینم ..

 

 

باشه بریم همون جایی که تو میگی..

 

 

وحرکات لفظ لسانی

 

 

ولحمی ودمی..

.

.

 

 

مرضیه جان میگم بیا یه کار فرهنگی کنیم..

 

یعنی چی؟..چیکارکنیم!!

 

 

بیا ازصحنه های قشنگ عکس بگیریم وبزاریم تو انجمن فرهنگی

 

 

فکرخوبیه!

 

 

پس تواین فاصله که داره مداحی میخونه بریم که به دعا هم برسیم

 

صبرکن مرضیه جان!جلوتر نریم فعلا ازهمین جا یک عکسی بگیریم

کتاب دعاروطوری بگیرکه تو عکس پیدا باشه

 

آها!اینجوری؟

 

http://8pic.ir/images/6hi60pjc7f0btx0rfc0v.jpg

خوب شدولی اگه کتاب دعارو خوابیده  بزاریم بهتره

خب یکی دیگه میگیرم

این چی؟

http://8pic.ir/images/sp53rmrvpv66hbykhbbc.jpg

http://8pic.ir/images/6wyjwkm79m7ucjnzctaf.jpg


آره عالیه..

.

.

مرضیه این صحنه رو نگاه کن

وای چه عکسی میشه!!

گرفتم مرضیه!ببینم..


http://civu.freeiz.com/up/c0b236e346da.jpg

آره عالی شده مرضیه، عالی!

عجب خلاقیتی!!..آفرین

واقعا! منم ازاین عکس خیلی خوشم اومده..

 

لا اله الا انت انی کنت من الراغبین..

مرضیه جان دعا شروع شد..سریع..

بزار فقط ازاین صحنه هم عکس بگیرم میام

http://8pic.ir/images/0ovcu00ra2fimnfmmwkb.jpg

اومدم…


9 نظر »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10

چی شد طلبه شدم؟

نوک مدادی

رمیصا

دل نوشته ی طلاب

سیب ترش

معتکف

برای خاطر آیه ها

گُهر عمر

از نون تا قلم...

چهل تکه

طلبه نوشت

شب مهتاب

روشنک،دخترلُر

طرید

عطش شکن

فرزند صبح

جیغ وجار حروف

آخرین مطالب

  • سواد رسانه ای یعنی چه؟
  • می خواهم دوباره متولد شوم...
  • Ashura Girls
  • ردی از غربت بقیع
  • اتوبوس شماره ی یک
  • بابا ومامان
  • چادرم
  • رنگ خدا...
  • من یک زبان آموز انقلابی ام
  • آسمان بر دوش...

پیوند ها

  • صهباء
  • ریحانه
  • شعر بلاگ
  • معرفی کتاب(یارمهربان)
  • شور وشعور حسینی
  • مدرسه علمیه محدثه سلام الله علیها
  • تسنیمی از جنت یار
  • اخبار واطلاع رسانی کوثربلاگ
  • ترنم گل
  • آرام دل
  • واین منم طلبه ای در آستانه طلبگی
  • گلابتون
  • نوبت پنجره هاست
  • کوثربلاگ
  • رهبرفقط سید علی
  • مرغ باغ ملکوت
  • مومن انقلابی
  • آموزش و پشتيباني کوثربلاگ
  • معاونت فرهنگی مرکز آموزش های غیرحضوری
  • ˙·٠•● ستاره طیِّب●•٠·˙
  • مدرسه علميه حضرت قاسم بن الحسن تهران

کاربران آنلاین

  • یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ